۱۵ فیلم جذاب که در آنها خیانت عواقب هولناکی دارد! + عکس
صنعت سرگرمی یک تم ثابت دارد و روی آن متمرکز شده است، دوره ای پس از دوره دیگر، و آن خیانت در روابط زناشویی است. روابط عاشقانه، آنطور که در فیلم ها به تصویر کشیده می شوند، نقش داستان های هشدار دهنده ای را دارند که به شکلی تراژیک منعکس کننده سناریوهایی از زندگی واقعی انسان ها هستند. از دروغ های کوچک مصلحتی تا خیانت کامل و داشتن رابطه جنسی با زن یا مردی دیگر غیر از همسر قانونی، خیانت در فیلم ها اشکال مختلفی دارد. گاهی اوقات نیز حتی اینخیانت به طور آشکار فاش نمی شود، که باعث می شود بینندگان مرز بین یک دوستی بی ضرر و یک رابطه عاشقانه گرم را زیر سوال ببرند. با این حال، همه فیلم های با موضوع خیانت یکسان ساخته نمی شوند.
در حالی که بسیاری از این فیلم ها نتیجه گیری هایی تاثیرگذار و تکان دهنده ارائه می دهند، برخی از آن ها به پایان هولناکی برای حداقل یکی از طرفین رابطه ختم می شوند. برخی از روابط عاشقانه خارج از ازدواج در فیلم ها چنان پیچ و خم های داستانی مبهوت کننده ای دارند که مخاطبان خود را وحشت زده، گیج یا حتی آسیب روحی دیده به حال خود رها می کند. چه به عنوان یک درس عبرت باشد و چه برای ارزش شوکه کننده اش، ما فهرستی از ۱۵ فیلم را گردآوری کرده ایم که در آن ها خیانت منجر به نتایج وحشتناکی می شود.
۱۵- Eyes Wide Shut (1999)
فیلم آخر استنلی کوبریک برداشت پیچیده ای از روابط عاشقانه خارج از ازدواج است، چرا که این عمل خیانت، بلکه اشتیاق و اشاره به آن است که باعث شروع روایت فیلم چشمان کاملاً بسته می شود. داستان این فیلم با بازی نیکول کیدمن، تام کروز و سیدنی پولاک حول محور زندی یک وکیل موفق و همسرش می چرخد که برای یک شب مهمانی آماده می شوند. آلیس در حالی که لباس می پوشد، آشکارا در مقابل شوهرش اعتراف می کند که مردی در محل کارش هست که اگر فرصتش را داشته باشد، با او وارد رابطه خارج از ازدواج شده و به بیل خیانت می کند.
این اعتراف به مذاق بیل خوش نمی آید و تلاش می کند با خیانت به همسرش، این موضوع را تلافی کند. او ناگهان متوجه می شود که به یک مهمانی پر زرق و برق با لباس های خاص وارد شده که مکانی برای عیاشی ثروتمندان و افراد پرنفوذ است. نفوذ او به این مهمانی به سرعت توسط زنی که می گوید آنجا جای بیل نیست، شناسایی می شود، که البته او نادیده می گیرد تا زمانی که میزبان جشن او را فرا خوانده و زن ناشناس پیشنهاد نجات او را می دهد. اگر چه فیلم هرگز این موضوع را تایید نمی کند، اما گفته می شود که این فرار ساده از مهمانی مذکور، به قیمت جان زنی که او را نجات داده بود تمام می شود.
۱۴- Little Children (2006)
اگر چه فیلم بچه های کوچک عنوان واقعاً مبهم و ترسناکی دارند، اما این فیلم درباره زندگی بزرگسالان دارای فرزند است. در این فیلم کیت وینسلت، جنیفر کانلی، پاتریک ویلسون و جکی ارل هیلی بازی می کنند. در این داستان، زنی به نام سارا پس از اینکه متوجه می شود شوهرش اعتیاد فلج کننده ای به پورنوگرافی دارد، احساس می کند ازدواجش رو به زوال است. سارا مدت کوتاهی بعد با برد آشنا می شود، مرد نابالغی که فرزندش را به همان پارکی می برد که سارا می رود. برد عاشق زندگی بی دردسر است و از مسئولیت پذیری فرار می کند، اما با وجود متاهل بودن، همچنان هم توجه سارا را به خود جلب می کند.
در طرف دیگر، مردی به نام رونی را داریم که یک مجرم جنسی محکوم شده است و تلاش می کند تا دوباره خود را وارد جامعه کند اما در این عرصه کار سختی پیش رو دارد. این فیلم رابطه بین سارا و برد را به شکلی عمیق بررسی می کند، که به رابطه ای فراتر از یک عشق کوتاه مدت می روند و در حالی که بچه هایشان در خانه چرت می زنند، روابط جنسی عجیب و غریبی را تجربه می کنند. این توهم زمانی از بین می رود که برد در حین اسکیت سواری دچار حادثه شده و با همسرش تماس می گیرد، و سارا هم فکر می کند که دخترش پس از دیدن برد در همان پارکی که دور هم جمع می شوند، در معرض خطر تمایلات جنسی برد قرار گرفته است. در حالی که مشخص می شود بچه سارا حالش خوب است، برد نمی تواند بر ننگ پدوفیل بودن غلبه کند و خود را اخته می کند تا جایی که از خونریزی زیاد می میرد.
۱۳- Brokeback Mountain (2005)
آنگ لی تمام هنجارهای اجتماعی را در سال ۲۰۰۵ با فیلمی به چالش کشید که تحسین منتقدان و جوایز بسیاری را برایش به ارمغان آورد. کوهستان بروکبک ماجرایی را به تصویر می کشد که در آن دو گاوچران همجنسگرا به عنوان گله دار در طول تابستان با هم همکار می شوند. آن ها احساساتی نسبت به یکدیگر پیدا می کنند و در طول ۲۰ سال وارد یک رابطه عاشقانه می شوند و تنها زمانی خودِ واقعی شان هستند که با یکدیگر ملاقات می کنند.
بر اساس داستان کوتاهی به همین نام نوشته آنی پرولکس، ما گاوچران هایی به نام های انیس دل مار و جک تویست را با بازی هیث لجر و جیک جیلنهال می بینیم. انیس خانواده، همسر و دختری به نام آلما دارد و در حالی که عشق او نسبت به جک واقعی است، نمی تواند مسئولیت خود در قبال خانواده اش را انکار کند. جک در ملاقات با او، این مساله را مطرح می کند و به او یادآوری می کند که چقدر مایل است با او زندگی کند .آلما در نهایت متوجه این رابطه می شود و پدرش را ترک می کند، در حالی که جک سعی دارد زندگی روزمره معمولی داشته باشد و نمی تواند تمایلاتش را نفی کند. این دو هرگز موفق نمی شوند با هم باشند و جک در نهایت در یک حادثه می میرد و انیس را درمانده و ویران تنها می گذارد.
۱۲- Cape Fear (1991)
تنگه وحشت ساخته مارتین اسکورسیزی بازسازی فیلم دیگری است که داستان آن به واقعیت نزدیک می شود تا آن را از نسخه اصلی ترسناک تر کند. این فیلم با بازی نیک نولت، رابرت دنیرو و ژولیت لوییس، مکس کادی را در برابر وکیل مدافع سابقش، سم بودن قرار می دهد که پرونده او را به درستی پیگیری نکرده و باعث به زندان افتادن مکس شده است. کادی در ۱۸ سال گذشته مشغول یادگیری هر آنچه در مورد قانون و تحقیق در مورد وکیل سابقش برای تبدیل زندگی اش به جهنم بوده است.
سم خانواده ای شاد دارد، اما مانند بسیاری از مردان موفق، با لوری دیویس، کارمند دادگاه بخش، در یک رابطه عاشقانه خارج از ازدواج است. کادی لوری را تعقیب می کند، او را در یک کافه وسوسه کرده و بعد او را تا خانه اش می رساند. وقتی لوری او را به یک لیوان نوشیدنی دعوت می کند، کادی با خشونت او را کتک زده و مورد تجاوز قرار می دهد. کادی بعدها به دبیرستان دختر سم می رود و خود را به عنوان معلم درام جدید آن ها جا می زند تا بتواند دنی بودن را وسوسه کند، که این باعث وحشت وکیل عصبانی می شود، وکیلی که ترتیبی می دهد تا کادی توسط یک سری گردن کلفت مورد ضرب و شتم قرار گیرد.
۱۱- In The Mood for Love (2000)
سینمای هنگ کنگ در زمینه رمان ها و درام ها، فیلم های جذاب و محسور کننده ای ساخته است. فیلم در حال و هوای عشق به کارگردانی وونگ کار وای، فیلمی است که به شکلی باورنکردنی انتظارات مخاطب را دور می زند. داستان فیلم دارای چندین پیچ و خم است که روابط عاشقانه خارج از ازدواج را به عنوان چیزی مرتبط با جهان بینی شخصی ترسیم می کند. با حضور استعدادهای بازیگری سینمای هنگ کنگ، مگی چونگ و تونی لونگ، این فیلم یک داستان عاشقانه متفاوت از هر چیزی است که تا به حال دیده اید. داستان در سال ۱۹۶۲ در هنگ کنگ تحت کفالت بریتانیا اتفاق می افتد، جایی که دو شاغل مهاجر به نام های چو مو – وان و سو لی – ژن اتاق هایی را در آپارتمان هایی مجاور اجاره کرده اند.
مو – وان یک روزنامه نگار است، در حالی که لی – ژن منشی یک شرکت کشتیرانی است. هر دوی آن ها ازدواج کرده اند، و در شرایطی که همسرانشان در خارج از کشور مشغول به کار هستند، بیش از حد معمول خود را در کنار یکدیگر می بینند. آن ها در نهایت به روش های جداگانه ای متوجه می شوند که همسرانشان به آن ها خیانت می کنند. در حالی که آن ها از صمیم قلب به همدیگر اهمیت داده و یکدیگر را دوست دارند، تصمیم می گیرند وارد رابطه ای عاشقانه نشوند تا از پایین آوردن جایگاه خود به همان سطح همسران خیانتکارشان جلوگیری کنند. این شرایط یک موقعیت بازنده – بازنده ایجاد می کند که هیچ شباهتی به یک رابطه عاشقانه ندارد.
۱۰- Unfaithful (2002)
این تریلر اروتیک که در سال ۲۰۰۲ اکران شد، بازیگرانی چون ریچارد گی یر، دایان لین و اولیویه مارتینز را در خود دارد. بی وفا داستان یک زوج متاهل به نام های ادوارد (گی یر) و کانی (لین) را روایت می کند که پس از اینکه کنی درگیر یک رابطه خارج از ازدواج با یک مرد غریبه می شود، زندگی شان زیر و رو می شود. یک آشنایی اتفاقی کوچک این زوج را به اقدامی مرگبار می رساند. برداشت تکان دهنده فیلم از روابط عاشقانه خارج از ازدواج باعث می شود که مثل همیشه برای زوج داستان دل بسوزانید. با این حال، همان طور که شور و اشتیاق بر مشکلات غلبه می کند، نیت های تاریک نیز غالب می شوند. در اوج داستان، ادوارد در مورد رابطه پل (مارتینز) با همسرش با او صحبت می کند، رویارویی که در نهایت منجر به پایان دادن به زندگی معشوقه همسرش می شود.
تحقیقات پلیس در این باره آغاز می شود اما این زوج در مظان اتهام و شک قرار ندارند. زمان می گذرد و به نظر می رسد زندگی برای این زوج به حالت عادی برگشته است، اما احساس گناه همچنان ادوارد را آزار می دهد. همانطور که همسرش پیشنهاد می کند زندگی جدیدی را در جایی دیگر آغاز کنند، ادوارد در نهایت تصمیمش را می گیرد و به طور ضمنی نشان داده می شود که او خود را تسلیم پلیس می کند. این فیلم داستان دلخراش در مورد این است که چگونه تاریک ترین افکار و تصمیمات آنی شما می تواند منجر به یک عمر احساس گناه و پشیمانی منجر شود.
۹- Chloe (2009)
چقدر به شریک زندگی خود اعتماد دارید؟ کلویی یک داستان هشدارآمیز در مورد اعتماد و شک است. کلویی با بازی جولیان مور، لیام نیسون، مکس تیریو و آماندا سیفرید بازسازی فیلم فرانسوی ناتالی (Nathalie) است. هنگامی که کاترین (مور) به وفاداری شوهرش شک می کند، کلویی (سیفرید) را استخدام می کند تا وفاداری شوهرش را مورد آزمایش قرار دهد. با پیش رفتن این نقشه، گره هایی که کاترین، کلویی و دیوید (نیسون) را به هم پیوند می دهند، به طور فزاینده ای پیچیده می شوند. در حالی که کلویی با جزئیات هولناکی از رابطه خود با دیوید نزد کاترین باز می گردد، این دو زن نیز خود وارد رابطه ای نامشروع می شوند.
داستان زمانی پیچیده تر می شود که کلویی، کاترین و پسر دیوید، مایکل (تیریو) را در داستان درگیر می کند. تمام دروغ ها و فریبکاری ها به نقطه اوجی در داستان ختم می شوند که شما را روی صندلی تان نیم خیز می کند، اوجی که منجر به مرگ کلویی می شود. در حالی که فیلم باعث می شود فکر کنید که این خانواده بعد از درگذشت کلویی به حالت عادی باز می گردند، اما یک نکته ظریف در پایان داستان، نشان از چیز دیگری است.
۸- The Great Gatsby (2013)
گتسبی بزرگ شاید یکی از بهترین رمان های نوشته شده توسط اف.اسکات فیتزجرالد باشد. این اقتباس سینمایی در سال ۲۰۱۳ ، زیباترین و تاریک ترین مکان هایی را نشان می دهد که عشق و نفرت می تواند ما را با خود به آنجا ببرند. همانند نسخه رمان، نیک کاراوی (توبی مگوایر) داستان جی گتسبی (لئوناردو دی کاپریو)، میلیونر مرموزی را روایت می کند که هر آخر هفته مهمانی های پرخرجی برگزار می کند. مهمانی های گتسبی برای عشق زندگی اش دیزی (کری مولیگان) برگزار می شوند، زنی که از قبل با تام (جوئل ادگرتون) ازدواج کرده است. همان طور که فیلم شما را در داستان عشقی زیبای و تراژیکی بین جی و دیزی غرق می کند، همزمان شما را به درون عداوت های اجتماعی دهه ۱۹۲۰ در لانگ آیلند، نیویورک می کشاند.
اگر کتاب فیتزجرالد را خوانده یا فیلم را دیده باشید، می دانید که به نوعی، رابطه عاشقانه بین دیزی و گتسبی با رابطه یک زوج با زندگی دچار مشکل شده به نام میرتل (ایسلا فیشر) و جورج (جیسون کلارک) گره خورده است. این ارتباط نه تنها به مرگ میرتل و جورج، بلکه به مرگ خود گتسبی بزرگ نیز منجر می شود. این فیلم با جذابیت خود شما را به درون خود می کشد اما شما را با عواقب یک رابطه ویرانگر تنها می گذارد.
۷- The Voyeurs (2021)
با پیچ و تابی داستانی پس از پیچ و تابی دیگر، چشم چران ها باعث می شود که فکر کنید این فیلم در مورد یک چیز است و بعد معلوم می شود که در مورد چیز دیگری است. در این فیلم سیدنی سویینی و جاستیس اسمیت در نقش زوج جوانی بازی می کنند که به جاسوسی از همسایگان خود در آنسوی خیابان می پردازند، همسایگانی که بن هاردی و ناتاشا لیو بوردیزو نقش آن ها را بازی می کنند. پیپا (سویینی) در نهایت به شکل وسواس گونه ای به زندگی سب (هاردی) و جولیا (بوردیزو) علاقمند می شود. جاسوسی پیپا به دخالت او در رابطه این زوج منجر می شود، جایی که او سب را به عنوان یک خیانتکار سریالی رسوا می کند. این افشاگری باعث می شود که جولیا خودکوشی کرده و سب افسرده شود. وقتی رابطه پیپا و توماس (اسمیت) به بن بست می رسد، پیپا شیفته جذابیت سب می شود.
توماس که شاهد خیانت عشق زندگی اش با مرد همسایه است، همان راه جولیا را در پیش می گیرد. پیپا که از مرگ توماس درمانده شده و نمی تواند رابطه اش با سب را خاتمه دهد، تصمیم می گیرد که برای بستن فصلی از کتابش به یک نتیجه گیری خوب نیاز دارد. با این حال، او تنها با این پیچش داستانی مواجه شده است که او و توماس در واقع موضوع یک پروژه هنری نفرتانگیز توسط سب و جولیا (که ظاهراً زنده و سالم است) بوده اند. این خیانت نه تنها منجر به مرگ توماس شده، بلکه پیپا را نیز به سمت انتقام سوق می دهد، جایی که سب و جولیا باید عواقب کارهایشان را متحمل شوند.
۶- Decision to Leave (2022)
آثار پارک چان ووک همیشه استادانه ساخته می شوند، به این خاطر که مشخص می شود به جای روایت یک داستان، بیشتر استعاری هستند. تصمیم جدایی نیز هیچ تفاوتی با آثار قبلی این کارگردان کره ای ندارد (The Handmaiden, The Vengeance Trilogy, and Snowpiercer). رابطه پیچیده ای در داستان کارآگاهی به نام پارک هه – ایل رخ می دهد که در دیدگاه پیچیده یک زن به عشق گرفتار می شود. این زن، سو – رائه، مظنون اصلی مرگ شوهرش است که از کوه سقوط کرده است. این دو بعدها رابطه عاشقانه پیچیده ای را شکل می دهند و بعدتر از هم جدا می شوند. وقتی این دو دوباره به طور اتفاقی همدیگر را ملاقات می کنند، هر دو ازدواج های شادی دارند.
سپس سو – رائه در مرگ شوهر جدیدش گرفتار می شود و کارآگاه همچنان به این زن دارای تمایلات مبهم علاقمند است. این به اصطلاح عشق بر هر دو غالب شده و آن ها را درگیر یک رابطه عاشقانه می کند. فیلم با استعاره ای به پایان می رسد، جایی که در آن سو رائه خود را در ساحل دفن می کند تا در جریان مد، آب او را در خود ببلعد و یک سری شواهد جرم و رابطه اش با کارآگاه را به جای می گذارد. این فیلم اگر چه به زیبایی منحصربفردی در قالب یک داستان ترسناک و معمایی ساخته شده است، یادآور تلخی از این موضوع است که چگونه عشق می تواند شما را وادار به انجام اعمالی بر خلاف اصول اخلاقی تان کند.
۵- The Girl on the Train (2016)
دختری در قطار یک داستان رازآلود قتل بر اساس رمان پرفروشی نوشته پائولا هاوکینز است. این فیلم شما را به مسیر تاریک سوء استفاده، اعتیاد به الکل و خیانت می برد. داستان جذاب فیلم توسط یک راوی غیرقابل اعتماد روایت می شود – زنی مطلقه و الکلی به نام ریچل (امیلی بلانت) که هر روز با قطار به نیویورک می رود. او از صندلی خود در قطار، زندگی همسر سابقش تام (جاستین ثرو) و همسر جدیدش آنا (ربکا فرگوسن) و همچنین پرستار خانواده، مگان (هیلی بنت) و همسرش لوک (اسکات هیپول) را تحت نظر دارد.
وقتی مگان گم می شود، وظیفه ریچل است تا اتفاقات رخ داده را کشف کند. در ادامه زن و شوهری خیانتکار، خشمی مرگبار و سال ها آزار و اذیت در داستان آشکار می شوند. به همان اندازه که این فیلم داستانی است که الگوهای سوء استفاده در روابط عاشقانه را فاش می کند، داستانی در مورد بقا و کشف خود نیز هست.
۴- Fatal Attraction (1987)
اگر از طرفداران فیلم هایی با این تم هستید، احتمالاً از قبل با این فیلم آشنایی دارید. فیلم جذابیت مرگبار دارای یک طرح جذاب و یک پایان شوکه کننده است که قطعاً شما را از دقیقه اول تا آخر درگیر خود خواهد کرد. بر کسی پوشیده نیست که چرا این فیلم هنوز هم یکی از بهترین فیلم های تریلر تاریخ سینما است. مایکل داگلاس نقش دن را بازی می کند، مردی که با الکس، با بازی گلن کلوز، درگیر یک رابطه خارج از ازدواج کوتاه اما پر هیاهو و داغ می شود.
الکس بدون اطلاع دن، نمی خواهد که به این سادگی به این رابطه پایان دهد. فیلم شما را به تجربه دن می برد، در حالی که سعی دارد رابطه اش را پنهان نگه دارد، تمام زندگی اش را تغییر داده و از نو شروع می کند، اما متوجه می شود که الکس همیشه دنبال اوست. تصویری که کلوز از شخصیت الکس ارائه می دهد معنایی کاملاً جدید به واژه های «روانی» و «زنجیری» می بخشد، چرا که او تمام تلاش خود را می کند تا دن را در کنار خود نگه دارد.در حالی که فیلم به طور غم انگیزی برای الکس به پایان می رسد، هیچ راه آسانی برای رهایی از آسیبی که این ماجرا به دن، همسرش و فرزندشان وارد می کند، نیز وجود ندارد.
۳- What Lies Beneath (2000)
آیا این یک فیلم ترسناک است؟ آیا این یک تریلر روانشناختی است؟ مهم نیست که چطور به فیلم آنچه در زیر است یا آنچه در زیر پنهان است نگاه کنید، این فیلم یک داستان هشدار دهنده در مورد خیانت است. در این فیلم، ما یک زوج به ظاهر بی نقص را می بینیم که تفاوت زیادی با آغاز داستان فیلم های اینچنینی ندارد. این زوج به خانه ای نقل مکان می کنند که روح ناشناخته ای آن را تسخیر کرده است. در حالی که هریسون فورد نقش شوهر سخت کوش را بازی می کند، میشل فایفر همسر رنج کشیده ای است که به دنبال کشف حقیقت پشت پرده این خانه تسخیر شده است.
از بخت بد او، شوهرش بقبل از فاش شدن حقیقت، او را می کشد. روح کیست؟ دانشجو و معشوقه سابق شوهر، که وقتی تهدید کرده که رابطه شان را فاش خواهد کرد، توسط این مرد به قتل رسیده است. قطعاً فیلم تبدیل به یک فیلم ترسناک ماوراءالطبیعه می شود، اما قطعاً خیانتکار را درست در جایی قرار می دهد که به آن تعلق دارد – در اعماق یک دریاچه.
۲- Gone Girl (2014)
دختر گمشده یک فیلم کلاسیک مدرن است که به یکی از محبوب ترین فیلم های تاریخ سینما در مورد خیانت تبدیل شد. سناریو این فیلم که توسط گیلیان فلین نوشته و براساس رمانی نوشته ۲۰۱۲ از او به همین نام ساخته شد. دختر گمشده به بررسی این موضوع می پردازد که یک زن حاضر است برای انتقام گرفتن خیانت شوهرش در یک ازدواج شکست خورده، تا کجا حاضر است پیش برود. پرونده یک فرد گمشده به یک داستان پر پیچ وخم و عجیب از فرار تبدیل می شود، جایی که شخصیت ایمی با بازی رزاموند پایک در نهایت دست بالا را پیدا می کند اما به قیمت جان یک نفر.
ایمی اطمینان حاصل می کند که ازدواجش با نیک خیانت کار (بن افلک) نجات یافته است. در شرایطی که نیک متوجه می شود که همسرش خیلی بیشتر از آنچه فکرش را می کرد، افکار شومی در سر دارد، با عواقب پس از دسیسه همسرش دست و پنجه نرم می کند، وقتی این زن به زندگی باز می گردد، در حالی که بسیاری او را مرده فرض کرده بودند.
۱- Fall (2022)
هیچ کس نمی دانست که سقوط یک فیلم در مورد خیانت است، تا اینکه در نیمه راه فیلم افشاگری بزرگی رخ می دهد. این پیچش داستانی قطعاً شما را به یک سرگیجه می فرستد در حالی که تلاش دارید هر گفتگو و انگیزه ای بین شخصیت ها را ردیابی می کند. این تریلر بقا داستان دوستانی به نام های بکی (گریس کارولین کوری) و هانتر (ویرجینیا گاردنر) را روایت می کند که از یک برج تلویزیونی حدود ۶۰۰ متری بالا می روند. هانتر بکی را تشویق می کند که این صعود را انجام دهد تا با مرگ شوهرش، دن، که در یکی از صعودهای تفریحی شان سقوط کرده و مرده است، کنار بیاید.
همانند سرانجام چنین فیلم هایی، این دو در بالای برج گرفتار می شوند، جایی که هانتر فاش می کند که قبل از ازدواج آن دو، با دن رابطه داشته است.در حالی که بکی از این صعود جان سالم به در می برد، هانتر چندان خوش شانس نیست. حالا تصور کنید چه می شد اگر هانتر و دن اینچین به بکی خیانت نکرده بودند چه می شد. آیا اگر این خیانت رخ نمی داد، آن ها در نهایت خود را طعمه کرکس ها می یافتند؟ شاید همه چیز را در دنباله این فیلم متوجه شویم.