هادی چوپان یا حسن یزدانی؛ کدام در دل مردم ایران جا دارند؟
هادی چوپان، قهرمان ارزنده ایرانی که در رشته پرورش اندام فعالیت میکند، این روزها یک بار دیگر نام ایران را در ورزش دنیا مطرح کرده است. هادی که از چند وقت پیش راهی آمریکا شده تا در رقابتهای آرنولد کلاسیک شرکت کند، بامداد روز گذشته در حضور آرنولد شوارتزنگر معروف، عنوان اولی این تورنمنت معتبر را به دست آورد تا پس از قهرمانی و نایبقهرمانی دو سال گذشته در مسترالمپیا، افتخار جدیدتری را نصیب ایران و البته شخص خودش کند.
هادی با حضور در این رقابتها و عناوینی که کسب کرده، از لحاظ مالی هم دستاورد نسبتا مهمی داشته و برای قهرمانیهای یادشده ۴۰۰ و ۳۰۰ هزار دلار عایدی داشته است. پس تا به اینجا اگر زحمت زیادی کشیده، بخشی از آنها با پاداشی که گرفته جبران شده است؛ ولی از همه مهمتر اینکه هادی چوپان حالا ورزشکار شناختهشدهای در ایران است و حتی عنوان برترین ورزشکار سال را هم در کارنامه دارد و به طور رسمی از او تجلیل شده است. هادی بدونشک مزد زحمات شبانهروزیاش را گرفته و حالا علاوه بر خودش، مسئولان ورزش ایران هم خوشحال هستند که «گرگ پارسی» میتواند با اسم ایران، بدن حجیم و ورزیدهاش را به رخ بکشد و عناوین را یکی پس از دیگری درو کند.
اینکه هادی چوپان و دیگر ورزشکاران پرورش اندام در سالهای اخیر رشد کرده، اعتباری به هم زده و حالا میتوانند برای ایران افتخارآفرینی کنند، از آن قبیل برنامههای آنی و زودگذر نبوده؛ چراکه این افراد دقیقا مزد تغییر سبک زندگی در ایران در دهه اخیر را گرفته و حالا با تغییر نگاه، نسبت به ورزشی مثل بدنسازی، آن را بهعنوان یک فعالیت حرفهای جا انداختهاند. به این ترتیب است که کسی مثل هادی چوپان، اکنون همردیف قهرمانی مثل حسن یزدانی قرار میگیرد و برای جامعه مخاطب در ایران شناختهشده میشود. مسئله اینجاست که احتمالا هادی چوپان بتواند از حسن یزدانی هم مشهورتر شود؛ چراکه تعداد ورزشکارانی که این اعجوبه استان فارسی را دنبال میکنند، بهمراتب بیشتر از طیف ورزشکارانی است که دل در گرو کشتی دارند. شاید اگر چنین ادعایی دو دهه قبل میشد، حسابی خندهدار به نظر میرسید؛ ولی حالا واقعیت این است که بدنسازی نهتنها از کشتی؛ بلکه از دیگر رشتههای ورزشی در ایران هم پیشی گرفته و با اختلاف تبدیل به ورزش اول ایرانیها شده است.
حتی اگر همچنان تعداد افرادی که در ایران به صورت نیمهحرفهای و حرفهای ورزش میکنند، بسیار اندک باشد، باز هم بخش زیادی از همین ورزشکاران را پرورش اندامیها تشکیل میدهند که روزبهروز هم به تعدادشان افزوده میشود. تمایل به این رشته ورزشی نهتنها در بین نوجوانان، جوانان و بزرگسالان مرد رو به افزایش است؛ بلکه قریب به یک دهه است که زنان هم در ایران از این رشته استقبال خوبی کرده و آن را جزئی از برنامه روزانهشان قرار دادهاند. برای بررسی اتفاقی که در این بین رخ داده، کافی است به بخشی از آمار منتشرشده در سال ۱۳۹۶ رجوع کرد تا مشخص شود جایگاه بدنسازی در ورزش ایران چقدر رفیع شده است.
بهمن ۱۳۹۶ معاون وقت وزیر ورزش و جوانان آماری را ارائه داد که در نوع خود جالب بود. او گفت: «در سال ۹۲ بیش از ۱۰ هزار باشگاه ورزشی فعال در کشور داشتیم که با رشد چشمگیر صدور پروانه باشگاههای ورزشی، تعداد باشگاهها تا پایان سال ۹۵ به بیش از ۱۸ هزار باشگاه فعال افزایش یافته است. بیش از ۱۲ هزار باشگاه ورزشی کشور در رشته بدنسازی و پرورش اندام فعالیت میکنند که دومیلیونو ۴۰۰ هزار جوان و نوجوان، عضو فعال این باشگاهها هستند». دومیلیونو ۴۰۰ هزار نفر عضو فعال باشگاههای بدنسازی فقط مربوط به چندین سال قبل است و بدیهی است که اگر قرار باشد این روزها آمار دقیقتری رو شود، این عدد شگفتانگیزتر هم خواهد بود. دلیل این رشد، میل بیشتر جوانان ایرانی به حضور در باشگاههای بدنسازی برای داشتن اندامی متناسب و احتمالا حجیمتر از معمول است. البته نگاه علمی به این ورزش و کمشدن میزان مرگومیر در بین ورزشکارانی که به صورت حرفهای این ورزش را دنبال میکنند هم مزید بر علت شده است.
بدنسازی در شرایطی تبدیل به ورزش همگانی و اول شده که دو دهه قبل تقریبا این آمار متعلق به کشتی بود؛ یعنی هرچه الان باشگاههای بدنسازی رو به رشد است، آن زمان باشگاههای کشتی چنین رشد و توسعهای داشتند. با این حال، همانطورکه سبک زندگی تغییر کرده، حالا کشتی هم جایگاهش را نزد نوجوانان از دست داده و بعید است در سالهای پیشرو، با حفظ چنین روندی، دیگر کسی منتظر باشد تا چهرهای مانند حسن یزدانی ظاهر شود و تا حدودی علاقهمندان به این رشته را به وجد بیاورد.
آمار در این زمینه زنگ خطر را برای کشتی به صدا درآورده است. علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، پیشتر چند نکته آماری در این زمینه اعلام کرده که بهخوبی فاصله ایجادشده بین گرایش جوانان به بدنسازی و کشتی را نشان میدهد. او گفته است «در دهه ۷۰ و با جمعیت ۶۳ میلیوننفری، شمار کشتیگیران کشورمان یک میلیون نفر بود، این در حالی است که امروز در کل کشور ۴۵ هزار کشتیگیر بیمهشده داریم که اگر با همین سرعت نزولی پیش برویم، پنج تا ۱۰ سال آینده ورزش کشتی در ایران برچیده خواهد شد».
تمایلنداشتن به کشتی مربوط به این روزها نیست، سال ۱۳۹۰ بود که یکی از مجلهها مقایسهای بین تعداد باشگاههای کشتی و بدنسازی در شهرهای مهم که روزگاری مهد کشتی ایران بودند، انجام داد که نکات جالبی در پی داشت. در بخشی از آن گزارش که همچنان باید عنوان شود مربوط به سال ۱۳۹۰ است، آمده بود که «تهران هزارو ۸۰۰ باشگاه بدنسازی، صد سالن کشتی؛ آمار باشگاههای کشتی در استان تهران، از بیش از ۵۰۰ باشگاه در اواخر دهه ۵۰، چنان نزول پرشتابی دارد که با تعطیلشدن چند باشگاه دیگر، بهزودی از مرز صد باشگاه نیز پایینتر خواهد رفت. همدان ۱۵۰ بدنسازی، ۱۱ کشتی؛ استان همدان با همین تعداد ناچیز باشگاههای کشتی، در یک دهه اخیر پس از مازندران، قطب اصلی در ترکیب تیم ملی کشتی آزاد ایران بوده است. مازندران ۴۵۰ بدنسازی، ۱۶ کشتی؛ آمار مربوط به مازندران، بیانگر وضعیت هشدار در مهد کشتی ایران است. استانی که عبدالله موحد، امامعلی حبیبی، عسگری محمدیان، مجید ترکان، مهدی حاجیزاده، حسن رنگرز، رضا یزدانی و صدها قهرمان جهان و آسیا در ردههای مختلف سنی کشتی آزاد و فرنگی را به دنیای ورزش معرفی کرده است».
ناگفته پیداست که با توجه به تغییر سبک جوانان ایرانی، این آمار در این روزها اختلاف بیشتری پیدا کرده و طبیعتا شانس ظهور چهرههایی مانند هادی چوپان در آینده بیشتر از «حسن یزدانی»ها خواهد شد؛ ضمن اینکه اگر بدنسازی و رشتههای زیرشاخه آن هم جایی در بین رشتههای المپیکی به دست بیاورند، آن وقت شیب هادی چوپان شدن بسیار تندتر هم میشود. ناگفته پیداست که نه حسن یزدانی شدن برای جوانان کار سادهای است، نه هادی چوپان شدن. هر دو برای ایستادن بر سکوی قهرمانی قریب به یک دهه از زندگی را به طور حرفهای و شبانهروزی وقف ورزش کرده تا بتوانند برای چند دقیقه هم که شده، لذت قهرمانی را بچشند؛ ولی مسئله اینجاست که تمایل اندک جوانان به کشتی و میل زیاد آنها به بدنسازی، احتمال «هادی چوپان»شدنها را افزایش داده است؛ بهویژه اینکه این رشته هم چند سالی است مورد توجه رسانهها قرار گرفته و با حضور بیشتر اسپانسر و افزایش جوایز نقدی، تبدیل به هدفی برای جوانان شده تا نگاه درآمدزایی هم به آن داشته باشند.