گزارشي از سرقتهاي سريالي سه خواهر در ايستگاههاي بيآرتي و متروها را بخوانید.
زن جواني كه در ايستگاه بيآرتي شاهد سرقت گوشي يكي از مسافران اتوبوس بود با ديدن صحنه سرقت فرياد كشيد: «دزد، دزد…»، او در همان حين از مسافران ديگر خواست جلوي سه سارق زن را بگيرند؛ داد و فريادهاي او به نتيجه رسيد و مسافران توانستند مانع فرار سه زن سارق شوند و به پليس اطلاع دهند. سرقت به پليس گزارش شد و ماموران در صحنه جرم حضور پيدا كردند. سه سارق زن كه دو نفر از آنها كودكاني در آغوش داشتند ابتدا منكر سرقت شدند، اما ماموران پليس با بازرسي جيب سارقان چند گوشي تلفن همراه پيدا كردند. با كشف گوشيهاي تلفن همراه سه سارق زن به اداره پليس آگاهي منتقل شدند…
روز حادثه
اواسط خرداد ماه جاري، زن جواني كه به عنوان مسافر سوار اتوبوس بيآرتي شده بود، متوجه رفتار مرموز سه زن شد. دو نفر از آنها كودكي در آغوش داشتند و مدام به مسافران ديگر تنه ميزدند و در همين هنگام نفر سوم، گوشي موبايل يكي از زنان مسافر را از داخل جيبش به سرقت برد. زن جوان كه شاهد صحنه بود از مسافران ديگر براي دستگيري آن سه زن كمك خواست. با دستگيري هر سه زن جيببر، ماجرا به پليس گزارش شد و ماموران با حضور در ايستگاه اتوبوس، سارقان را بازداشت كردند. هر چند سه زن سارق ميخواستند، نمايش اجرا كنند و به بهانه اينكه فرزندانشان بيمار هستند، از مخمصهاي كه در آن گرفتار شده بودند فرار كنند، اما وقتي ماموران در بازرسي جيبهاي آنها چند گوشي تلفن همراه سرقتي كشف كردند چارهاي جز اقرار به سرقت نديدند.دزدان كه دستشان رو شده بود به سرقتهاي سريالي از مسافران اتوبوس، مترو و مراكز شلوغ اعتراف كردند. آنها در اعترافات خود گفتند كه سرقتهايشان را به خواسته شوهرانشان انجام ميدادند و پس از سرقت اموال مسروقه را به دست شوهرانشان ميرساندند تا آنها اموال را بفروشند. با اعتراف اين سه خواهر، شوهران آنها نيز دستگير شدند و تحقيقات تكميلي از اعضاي اين باند، زيرنظر بازپرس شعبه ششم دادسراي ويژه سرقت ادامه دارد.
اعتراف يكي از سارقان
ماجرا از جايي شروع شد كه يك سارق حرفهاي با دو همبندي خود در زندان، دوست شد و تصميم گرفت با آنها فاميل شود. به همين خاطر پيشنهاد ازدواج با دو خواهرزنش را به آنها داد و به اين ترتيب هر سه نفر پس از آزادي از زندان فاميل شدند، اما اين شروع نقشه اصلي سارقي بود كه قصد داشت به وسيله همسر و دو خواهر زن خود سرقتهايي را انجام دهد. يكي از سارقان كه زني جوان است به سوالاتي در مورد اين پرونده پاسخ ميدهد.
چرا حاضر شديد، كودكتان را در آغوش بگيريد و با او راهي سرقت شويد؟
شوهرم مرا تهديد ميكرد. من هر بار كه راهي سرقت ميشدم تا چند ساعت حالم بد بود. صدقه ميدادم و توبه ميكردم، اما روز بعد دوباره از ترسم ناچار ميشدم براي دزدي بروم.
چرا اينقدر ميترسيديد؟
چون شوهرم ميگفت طلاقم ميدهد و بچهام را ميگيرد. او يك خلافكار حرفهاي است و ميدانستم اگر حرفش را گوش ندهم، حتما تهديدش را عملي ميكند.
چرا با چنين فردي ازدواج كرديد؟
فكر ميكردم اگر خانواده تشكيل بدهد دور خلاف را خط خواهد كشيد. در واقع فريب حرفهاي او را خوردم، اما بعد از ازدواجمان زد زير تمام قولهايش.
چطور با او آشنا شديد؟
ماجرايش مفصل است. شوهرخواهر بزرگم چند سال پيش به جرم سرقت از خانه دستگير شد و زندان افتاد. راستش او آدم بدي نبود، اما نشست و برخاست با دوستان ناباب باعث شد كه سارق شود. آخرين بار كه افتاد زندان با دو جوان دوست شد. آنها با شوهرخواهرم همبند بودند و زماني كه در زندان بودند، تصميم گرفته بودند بعد از آزادي تشكيل خانواده بدهند و دور خلاف خط بكشند. شوهرخواهرم عكس من و خواهر ديگرم كه هردويمان مجرد بوديم را به همبنديهايش نشان داد و آنها از ما خواستگاري كردند. ما هم قبول كرديم، اما اشتباه كرديم. وقتي آزاد شدند ازدواج كرديم، اما چند سال بعد از ازدواجمان آنها توبهشان را شكستند و با نقشه شوهرخواهر بزرگم، باند سرقت تشكيل دادند و ما را هم وادار كردند تا با آنها همدست شويم.
چرا شما و خواهرانتان پيشنهاد آنها را پديرفتيد؟
من و خواهرانمان ناچار شديم كه پيشنهاد آنها را قبول كنيم. شوهرانمان ميگفتند كه اين بهترين شگرد است و دستگير نميشويم. آنها سابقهدار بودند و ميدانستند اگر از هر راهي وارد سرقت شوند، گير ميافتند. بنابراين از ما ميخواستند سرقت كنيم. آنها ميگفتند موقع دزدي، هواي ما را خواهند داشت و قول داده بودند كه گير نميافتيم. از طرفي هم آنها ما را تهديد كرده بودند كه اگر به خواستهشان تن ندهيم، طلاقمان ميدهند و بچهها را هم با خودشان ميبرند. ما با آنها زندگي كرديم و ميدانيم كه آنها خيلي ترسناك هستند، چون كلي خلافكار و قاچاقچي ميشناسند و هر كاري از دستشان بر ميآيد.
شما و دو خواهرتان چطور تبديل به سارقان حرفهاي شديد. شوهرانتان به شما آموزش جيببري داده بودند؟
بله، شوهرانمان به ما سرقت ياد داده بودند و وقتي ديدند دستمان راه افتاده و حرفهاي شدهايم، گفتند كه حالا ديگر وقت انجام سرقت است.
با چه شگرد و شيوهاي سرقت ميكرديد؟
با دو خواهر ديگرم ميرفتيم به ايستگاههاي اتوبوس، مترو يا جاهاي شلوغ مثل مراكز خريد. من و خواهر ديگرم كه همزمان بچهدار شده بوديم، بچههايمان را هم با خودمان ميبرديم تا كسي به ما مشكوك نشود. همسرانمان هم از دور ما را نگاه ميكردند و حواسشان به ما بود. ما هم با آموزشهايي كه ديده بوديم نقشه سرقت و جيببري را اجرا ميكرديم.
بعد از اينكه اموال را سرقت ميكرديد به آنها ميداديد. آنها اموال را چه ميكردند؟
اموال مسروقه را به آنها ميداديم و چون آنها مالخران زيادي را ميشناختند سراغشان ميرفتند و اموال مسروقه را به آنها ميفروختند. ما حتي پولها را هم تحويل شوهرانمان ميداديم و يك ريال هم از سرقتها برنميداشتيم. در واقع جرات چنين كاري را هم نداشتيم تا اينكه در آخرين سرقت مرتكب اشتباه شديم و با هوشياري يكي از مسافران دستمان رو شد و دستگير شديم.
برخي جرمشناسان معتقدند؛ جرايمي همچون سرقت، كيفقاپي، فالگيري و كلاهبرداري در زنان و دختران نيز ديده ميشود. بر اساس آمارهايي كه سرپرست معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم دادگستري استان تهران در هفت ماه نخست سال 1402 ارايه كرد، تعداد ۱۱۵ هزار و ۷۲ فقره سرقت ثبت شده كه از اين تعداد، ۶۹ هزار و ۳۹۰ فقره در شهر تهران بوده است.
جرم سرقت يا دزدي يكي از جرايم مهم و پرتعدد بيشتر جوامع بوده كه به عنوان امالجرايم مطرح و عملي است كه تقريبا در كليه جوامع ديده ميشود. اين جرم تاريخچهاي كهن دارد و در گذشتههاي دور نيز وجود داشته است. تصاحب ابزار توليد به زور و اجبار يا با مكر و فريب مفهوم اوليه دزدي است. آمارها نشان ميدهد كه جرم سرقت از نظر كثرت در صدر جرايم قرار دارد و بالاترين ميزان محكومان در بين زندانيان دارد. طبيعي است كه اين ميزان آمارها در كشورهاي مختلف با فرهنگها و اعتقادات گوناگون متفاوت است. در مورد بزه ســرقت هيچ وقت نميتوان گفت كه ايــن جرم به يك عامل خاص مرتبط ميشود، اما نقش يك عامل ميتواند از ساير عوامل پررنگتر و برجستهتر باشــد؛ بنابراين ارتكاب بزه از جمله سرقت به عوامل گوناگوني بســتگي دارد كه تاثيــر اين عوامل در تحقق پديده مجرمانه نقش دارد. وقتي جرمي مرتب تكرار ميشود، علل و عوامل مختلفي دست به دست هم دادند و باعث ارتكاب آن بزه در سطح جامعه شدند. علل و عوامل ارتــكاب جرايم نيز بايد پرونده به پرونده بررســي شــود و اينگونه نيست كه لزوما بگوييم فقر يا مشــكلات اقتصادي باعث ارتكاب بزه سرقت ميشود. امكان دارد فردي به لحاظ اقتصادي مشــكلي نداشته باشد، اما دست به ســرقت بزند. تا زماني هم كه علل و عوامل ســرقت يا جرايم ديگر كارشناســي درست و دقيقي نشود، هيچ دولتمرد يا حاكميتي نميتواند ادعا كند كه ســرقت يا جرايم ديگر را در ســطح كشور خودش به صفر رســانده اســت. وقتي علل و عوامل بررسي شد بايد پيشــگيري از آن جرم صورت گيرد، چون ميگويند پيشگيري فراتر از درمان است. شايد يكي از مهمترين راهكارهاي كاهش سرقت در سطح شهر، توجه ويژه به شرايط معيشتي مردم باشد، چراكه در بيشتر پديدههاي اجتماعي، آن چيزي كه منجر به آسيب اجتماعي ميشود، در فقر و فشارهاي روزافزون اقتصاد گرههاي محكمي دارد.