عشق دختران نوجوان ایرانی تبدیل به آدم فضایی شد
عشق دختران نوجوان ایرانی تبدیل به آدم فضایی شد
دیجی کالامگ: هفته گذشته تازهترین سریال شبکه نمایش خانگی منتشر کرد. مجموعهای به نام «عقرب عاشق» ساخته حسین سهیلیزاده. این سریال از مدتها قبل با تبلیغات فراوان جلوی دوربین رفته بود و حالا در ابتدای تابستان منتشر شده.
وقتی که سریال «عقرب عاشق» شروع میشود، قابل درک نیست که سکانس ابتدایی تبلیغ است یا بخشی از سریال!
درست است که تنها یک قسمت از این مجموعه عرضه شده، اما آنچنان مخاطب را غافلگیر کرد که تصمیم گرفتیم مروری کوتاه بر آن داشته باشیم. البته این غافلگیری چندان مثبت نیست، اما ساخت یک سریال تخیلی توسط کارگردانی که سالها درامهای خانوادگی ساخته خود بسیار بحثبرانگیز است.
ماجرا چیست؟
وقتی که سریال «عقرب عاشق» شروع میشود، قابل درک نیست که سکانس ابتدایی تبلیغ است یا بخشی از سریال. ما ناگهان یک سفینه فضایی میبینیم که به زمین میرسد و یک آدم فضایی از آن پیاده میشود. معلوم نیست سرزمینی که میبینیم ایران است یا جای دیگر. بعد تیتراژی طولانی پخش میشود و بعد از آن فضای یک بیمارستان در تهران نشان داده میشود که مردی با پوششی عجیب شبیه شخصیتهای فیلم ماتریکس در حال راه رفتن در بخشهای مختلف و حتی سر زدن به سردخانه بیمارستان است.
پس از این سکانسی دیگر میبینیم از پسری که روی تخت بیمارستان دیده بودیم و حالا دارد دختری را میکشد و باز کات به سکانسی دیگر که دختری توسط طلبکاران همسرش دزدیده میشود.
در نهایت دختر دزدیده شده با پسر قاتل طی یک تصادف تلاقی میکنند و ماجراهای ترسناک و تخیلی وارد درام خانوادگی میشود. همه این اتفاقات در پایان به این نقطه میرسد که مرد ماتریکسپوش در یک فضای عجیب و غریب که آن را در زمین بنا کرده، اما آن را شبیه سیاره خودشان میداند، آدم فضایی ابتدای سریال را به آدمی بدل میکند به نام بهداد. انسانی که باید خون بخورد.
این ماجرای قسمت اول سریال «عقرب عاشق» است. تلاشی برای نشان دادن فضای تخیلی یک داستان در بستر درامی شهری. فضایی که بیشتر از اینکه مخاطب را به سمت فیلمهای تخیلی مشهور سوق دهد، یادآور آثار کمدی فضایی است.
حتی فضاسازی آنقدر ضعیف و ابتدایی است که خاطرات فیلم مشهور «من زمین را دوست دارم» اثر ابوالحسن داودی در دهه هفتاد را به یاد میآورد. بخش درام این سریال، یک داستان خانوادگی است درباره دختری که شوهری کلاهبردار دارد و مادری که ازدواجی اشتباه داشته و دختر ضربه دیده از این اتفاقات است.
الصاق این دو داستان به هم هنوز چندان قابل درک نیست و امیدواریم در ادامه این دو داستان با هم ارتباط منطقی پیدا کنند. چون پخش همین یک قسمت چندان به مذاق مخاطبان خوش نیامده و از کامنتها و نقدهایی که درباره این سریال در این یک هفته گذشته منتشر شده، میشود غافلگیری منفی را در میان مخاطبان شبکه نمایش خانگی دید.
گروه سازنده
نام حسین سهیلیزاده با مجموعههای درام خانوادگی دهه هشتاد و اوایل دهه ۹۰ تلویزیون گره خورده است. او با ساخت سریال «رانتخوار کوچک» در سال ۱۳۸۲ به شهرت رسید و پس از آن تا سال ۹۶ از پرکارترین سریالسازان تلویزیون بود. پرداختن به مشکلات جوانان در بستر خانوادههایی از قشر متوسط، ساختار سریالهای اولیه او را تشکیل میداد و بعد از آن سراغ مجموعهای سیاسی مثل «آخرین دعوت» رفت. در میان کارهایش آثار طنز هم مثل «سه پنج دو» یا «مرز خوشبختی» هم دیده میشود.
اما عمده سریالهای او با محوریت یک رابطه عاشقانه بود و افرادی از خانواده که حول این رابطه خرده داستانهایی داشتند. اواخر دهه ۹۰ که بیشتر کارگردانها و سریالسازان به شبکه نمایش خانگی کوچ کردند، سهیلیزاده هم جزو اولین افرادی بود که دست به تولید سریالی بحثبرانگیز به نام «مانکن» زد.
البته رنگ و لعاب و داستان این مجموعه بیشتر مخاطب را به یاد داستانهای سریالهای ترکی میانداخت ولی در زمان انتشار به دلیل تنوع پایین آثار در نمایشخانگی توانست مخاطب خود را جذب کند.
سهیلیزاده درابتدای مستقل شدن پلتفرمهای فیلیمو و نماوا، از اولین سریالسازانی بود که به سمت فیلیمو رفت و به نوعی اولین مجموعه درام این پلتفرم را ساخت؛ مجموعهای به نام «ملکه گدایان». سریال با داستانی که اندکی تخیل در آن نقش داشت شروع شد و وارد زندگی کودکان کار شد. با وجود ضعفهای چشمگیر فیلمنامه اما هب هرحال سهیلیزاده کار خودش در درام سازی را بلد بود و «ملکه گدایان» از سریالهای پرمخاطب سال ۱۳۹۹ بود.
اما با این کارنامه حالا حسین سهیلیزاده تغییر رویهای عجیب داده و سریالی را روانه پلتفرم نماوا کرده که تخیلی و فضایی است. آن هم با فضاسازی ضعیفی که بیشتر به بدنه داستان ضربه وارد کرده تا کمک کننده باشد. درست است که ژانر تخیلی در ایران با کمبود چشمگیری روبرو است، اما به هرحال ساخت کارهای فضایی و تخیلی استانداردهایی دارد که اگر رعایت نشود، نتیجه به سمت کمدی میرود.
حامد افضلی و امین محمودی یکتا نویسندگان سریال «عقرب عاشق» هستند. نویسندگان جوانی که در بیشتر آثار قبلی سهیلیزاده در کنار او بودهاند چه به عنوان نویسنده و چه به عنوان دستیار کارگردان. اما در کارنامه کاری آنها هم ژانر تخیلی و فضایی دیده نمیشود و احتمالا همین بیتجربگی تیم نویسندگان و کارگردان در ژانر تخیلی است که در همین قسمت اول نشان میدهد که بیشتر باید سرگرم بخش درام داستان بشویم تا اینکه درگیر مسایل فضایی و تخیلی آن.
گروه بازیگران
بازیگر نقش اصلی سریال «عقرب عاشق» مانند سریال قبلی حسین سهیلیزاده در شبکه نمایشخانگی، آرمان درویش است. بازیگری که گزیده کار است اما به دلیل چهره و فیزیکش، در میان دختران نوجوان طرفداران زیادی دارد. درویش در این سریال نقش آدم فضایی را دارد که تبدیل به انسان شده، اما هنوز هم رفتار و حرف زدنش مانند موجودات غیرزمینی عجیب است. سردی گفتار و میمیک چهره ثابت، ویژگی اصلی این شخصیت است که درویش به شکلی اغراق شده آن را ایفا میکند.
با وجود اینکه وقتی او تبدیل به یک انسان شده دیگر نباید اینقدر عجیب باشد. شاید خاطره سریال «مسافران» که حسن معجونی و سحر دولتشاهی در نقش آدم فضاییهای انسان نما در آن بازی میکردند میتواسن راهگشای خوبی برای سهیلیزاده وبازیگر آرمان درویش باشد که هرچه آدم فضایی انساننما طبیعیتر باشد باورپذیریاش آسانتر میشود. از طرفی شخصیت بهداد که آرمان درویش آن را برعهده دارد مدام دنبال خون است. اما حتی سردی اغراق شده رفتار او، خونآشام بودن را در ذهن تداعی نمیکند و بیشتر شبیه یک ربات است تا آدم فضایی.
محمدرضا فروتن دیگر بازیگر اصلی «عقرب عاشق» و در نقش هدایت کننده آدم فضاییها است. شاید بدون حاشیه و رک باید گفت که بدترین انتخاب برای بازی در نقش یک رییس آدم فضاییها، فروتن است. درست است که بازیگر باید توانایی بازی در هر نقشی را داشته باشد و خود را محک بزند، اما محمدرضا فروتن با تلاشی که در شبیه شدن او به شخصیت اصلی فیلم ماتریکس شده، بیشتر از آنکه باورپذیر باشد، نگران کننده است. نگرانی از اینکه تمام خاطرات خوبی که از فروتن عاشقپیشه و عصیانگر دهه ۷۰ و ۸۰ در ذهنمان است با سریال «عقرب عاشق» به باد برود.
هنوز چندان بازی دیگر بازیگران این سریال نشان داده نشده. اما نقش اصلی زن «عقرب عاشق» بر عهده ساقی حاجیپور است که پیش از این او را در سریال «همگناه» دیده بودیم. بازیگر تازه کاری که حالا بار نقش اصلی سریال سهیلیازده را به دوش او گذاشتهاند و در قسمت اول نشان داد هنوز راه زیادی تا پخته شدن دارد.
مهران رنجبر، شقایق فراهانی و متین ستوده از دیگر بازیگران این مجموعه هستند که در حد چند سکانس در قسمت اول حضور داشتند و باید منتظر بود و دید در ادامه چه بازی از خود ارایه میدهند. رضا بهبودی، آتنه فقیهنصیری، حسین پاکدل و… دیگر بازیگران «عقرب عاشق» هستند که فعلا از شخصیتهایی که برعهده دارند آنها رونمایی نشده.