قهرمان داستان بودن ضعفهای خودش را دارد. اول از همه اینکه سلامت و امنیت شما در خطر است. دوم بار احساسی سنگینی که باید به دوش بکشید. کل خانوادهتان ممکن است کشته شوند.
احتمال دارد پدرتان یا برادرتان آدم بد داستان از آب دربیاید. کل جهان یا کهکشان به شما تکیه کرده است و دست آخر ممکن است هیچچیزی نصیبتان نشود. از طرف دیگر اما شخصیتهای زیادی وجود دارند که میتوانند بدون اینکه خونریزیهای مخفیانه یا غیر مخفیانه بازی به آنها صدمهای بزند به زندگیشان ادامه دهند، در نجات جهان کمک کنند و حتی از سروکله زدن با قهرمان داستان به سود نیز برسند. این لیست دربارهٔ این شخصیتهای خوششانس غیر قابل بازی است به ترتیب سالی که در این بازیها حضور پیدا کردهاند.
۱۰. سید – سری Final Fantasy
اولین حضور: Final Fantasy II – 1988
آیا به تناسخ باور دارید؟ این سیستم تا حدی ناهمسان است. شما میتوانید در یک زندگی ثروتمند و معروف باشید و در زندگی بعدی فقیر و بیچاره؛ اما اگر بتوانید در قالب افرادی با نام و کار مشابه تناسخ پیدا کنید چه؟ فاینال فانتزی ۲، دنباله بازیای که ورشکستگی اسکوئر را به یک میراث تبدیل کرد معرفیکنندهی تریدمارکهای برند فاینال فانتزی مانند چوکوبو، سیستم Activity-based Progression و شخصیت سید بود که در اکثر عناوین انی مجموعه حضور دارند.
ازآنجاییکه هر بازی فاینال فانتزی در جهانی متفاوت قرار دارد همهٔ این جهانها سیدهایی با قابلیتهای مختلف دارند ولی در اکثر بازیها، سید با یک کشتی هوایی/بالون مرتبط است. او میتواند مالک، خلبان یا خالق کشتیهای هوایی متنوع باشد. زمینیهای زیادی وجود ندارند که میتوانند بگویند خلبان کشتی هوایی بودن شغل جالبی است (از جمله خلبان هیندنبرگ). شما را نمیدانم ولی به نظر من خلبان کشتی هوایی پر از قهرمانان بودن و اهمیت داشتن برای آنها شغلی فوقالعاده به نظر میرسد.
نقطهضعف: گاهی اوقات سید آدم بد داستان است.
۹. مشاور – سری Civilization
اولین حضور: Civilization – 1991
مشاور واقعی یک پادشاه بودن واقعاً کار رنجآوری است. در گذشته شما برای کارهایی که کاملاً تقصیرتان نبود اعدام، شکنجه، قطع عضو و تبعید میشدید. حتی امروزه احتمال شریک جرم شناختهشدن، قربانی شدن یا احضارشدن برای شهادت دادن وجود دارد ولی مشاور بودن در جهان Civilization یکی از بهترین شغلهای دنیاست. اول از هر چیز شما نامیرا هستید. دوم برخلاف جهان واقعی نژادپرستی و تبعیض جنسیتی در اینجا هیچ اهمیتی ندارند. شما میتوانید یک زن سیاهپوست باشید و مشاور توکوگاوا باشید (توکوگاوا ژاپن را به مدت دو قرن و نیم ایزوله کرد) یا مشاور ایزابلا باشید (ملکهای که افراد غیر کاتولیک را از اسپانیا اخراج کرد). سوم وقتی تمدنتان نابود شد جاهای دیگر با آغوش باز شما را پذیرا میشوند. چهارم شما میتوانید خودتان را بهجای الویس جا بزنید.
نقطهضعف: رئیس شما شاید در عوض گوشدادن به توصیهٔ شما مبنی بر ساخت انبار غلات مشغول ساخت شگفتیهای جهان یا جنگی سهجانبه باشد.
۸. سگ آمریکایی – سری Fallout ، GTA V، سری Dead to Rights، CoD: Ghosts و بازیهای دیگر
اولین حضور: Fallout -1997
درس مهم امروز: اگر قرار است بهعنوان یک حیوان تناسخ پیدا کنید دعا کنید که در یک سگ آمریکایی حلول کنید. شما عملاً بهترین دوست قهرمان داستان خواهید بود برخلاف سگهای خارجی که به سویشان تیراندازی میشود، مشت زده میشود یا توسط ویروس زامبی آلوده میشوند. همه میدانیم که هر مرد و هر ماجراجوی دنیای پساآخرالزمانی به یک سگ نیاز دارد. اگر یک سگ ژاپنی باشید نیز مشکلی وجود ندارد البته اگر پشمتان مثل برف سفید است.
نقطهضعف: شما فقط یک همدم هستید
۷. می لینگ – سری Metal Gear
اولین حضور: Metal Gear Solid – 1998
این مورد اولین و تنها شخصیت در لیست است که در طول سری با همتایان همنام خود عوض نمیشود. جهان متال گیر مکانی ترسناک و درهمتنیده است، جهانی که در آن جنگ معنای زندگی است. خوشبختانه افرادی با لقب اسنیک حاضر هستند با پای خودشان وارد مهلکه شوند درحالیکه باقی اعضای تیم از طریق سیستم ارتباطی کُدک به آنها کمک میکنند. می لینگ الگوی دختر دبیرستانی ژاپنی در متال گیر است. او یک افسر اطلاعاتی چینی آمریکایی است و پیشروی شما را در بازی ذخیره میکند. باعرضه هر بازی نقشی که به او داده میشود رنگ جدیتری به خود میگیرد و در نهایت به فرماندهی یک رزمناو میرسد. او همچنین به ptsd، گناه نسبت به جنگ و دیگر اتفاقات وحشتناکی که برای اسنیک و دیگر مبارزان خط مقدم سری میافتد مصون است.
نقطهضعف: ممکن اسنیک این بار جان سالم به در نبرد
۶. داور – بازیهای ورزشی
اولین حضور: اواخر دههٔ هشتاد میلادی اما در اواخر دهه نود میلادی توانست برای اولینبار در کنار بازیکنان بدود.
بازیهای ورزشی مانند فوتبال FIFA یا Winning Eleven و بسکتبال NBA 2K از پرفروشترین بازیها در جهان هستند زیرا میلیونها نفر میخواهند نتایج و آمار واقعی را بازسازی کنند یا آنها را تغییر دهند. بهعبارتدیگر بازیکنان میخواهند خودشان را در نقش قهرمانان واقعی قرار دهند. هرچند یک ورزشکار بازی ویدئویی بودن بهتر از یک ورزشکار حرفهای واقعی بودن نیست. شما فراری و لندرور زیر پایتان نیست. شما با سوپر مدلها ازدواجنکرده و بچهدار نشدهاید. شما نمیتوانید هدفونهای گرانقیمت بیتز خود را موقع پیادهشدن از اتوبوس به رخ بکشید. بااینحال شما در این بازیها شکست و ناکامیهای پیدرپی را تجربه خواهید کرد. بهترین چیزی که یک ورزشکار مجازی میتواند داشته باشد بلندکردن جام و دریافت مقام ارزشمندترین بازیکن میدان است. پس چه کسی برندهٔ واقعی یک بازی ورزشی است؟ به نظر من داور برنده است. برخلاف زندگی واقعی، داوران بازیهای ویدئویی مورد عنایت تماشاگران قرار نمیگیرند، مورد هجمه و حملات بازیکنان قرار نمیگیرند و همیشه تصمیم درست را میگیرند. آنها همچنین تجملاتی را در اختیار دارند که بسیاری از داوران واقعی از آن برخوردار نیستند مانند هدست، میدان دید ۳۶۰ درجه، کمکداورانی که با آنها همنظرند و تکرار صحنههای مهم بازی خصوصاً در فوتبال.
نقطهضعف: حتی در Pro Evolution Soccer 3، اولین بازی که تصویر یک داور را بر روی کاور خود قرار داد این داور در بازی نشان داده نشد.
۵. پیک موتوری پیتزافروشی – سری The Sims
اولین حضور: The Sims – 2000
یکی از بدیهای سیم (Sim) بودن انسانیت موجود در آن است: شما خواهید مرد. بله میتوانید تقلب کنید یا گزینهٔ بالارفتن سن را خاموش کنید اما بازیکنان حقیقی سیمز این کار را انجام نمیدهند زیرا تشکیل خانواده یکی از اهداف رایج بازی است. از طرف دیگر شخصیتهای غیر قابل بازی بر اثر کهولت سن نمیمیرند. شخصیتهای غیر قابل بازی نباید دائماً دستشویی بروند. علاوه بر این آدرس خانه و دفتر کار شخصیتهای غیر قابل بازی محرمانه است.
پس این سؤال پیش میآید که کدام شخصیتهای غیر قابل بازی بهتریناند؟ مستخدم و پلیس در این لیست جایی ندارند. مستخدم ممکن است سعی کند تمام طول روز به یک شی که مسیر رسیدن به آن بلوکه شده برسد و در نهایت تسلیم شود و به خانه بازگردد و پلیس ممکن است در رویارویی با یک دزد شکست بخورد. درنتیجه به پیک موتوری پیتزافروشی میرسیم که همیشه آدرس درست را دارد، هیچوقت حقوقش بهخاطر اشتباهکردن کسر نمیشود (تا جایی که ما میدانیم) و همیشه با آوردن یک پیتزای گرم و خوشمزه به درب منازل مایهٔ مسرت یک خانواده میشود.
نقطهضعف: امکان برقراری رابطه عاطفی، خواستگاری، زندگیکردن در کنار یکدیگر و درنهایت کشتهشدن توسط یک دیوانه زنجیری برای پیک موتوری وجود دارد.
۴. دی جی رادیو – سری Grand Theft Auto
اولین حضور: Grand Theft Auto III – 2001
شهر زیباست اما مردمش بیادب و کممایهاند و هر دقیقه یکبار حوادث مرگبار رخ میدهند. شما میتوانید خودتان را وسط تیراندازی بین دو نفر بیابید یا توسط ماشین زیر گرفته شوید زیرا کسی میخواهد همهٔ اهداف ۱۰۰% بازی را به دست بیاورد. بااینحال افرادی وجود دارند که توسط هیچ روانپریشی که از بانک سرقت مسلحانه میکند یا یک APC را میدزدد آسیب نمیبینند. آنها دی جیهای رادیو هستند. این دی جیها آهنگهایی را که دوست دارید پخش میکنند، درباره خودشان جوک میگویند و بین اخبار Weazel و تبلیغات استراحت میکنند. به لطف آنها رانندگی در لوس سانتوس یا لیبرتی سیتی تجربهای لذتبخش است.
نقطهضعف: گیرافتادن در گذشته میتواند باعث افسردگی شود.
۳. داروساز – Persona 5
اولین حضور بینالمللی: Persona 3 – 2007
به نظرم همهٔ کسانی که با سری پرسونا آشنایی دارند معتقدند که شخصیت اصلی بودن در پرسونا تجربهای جالب نخواهد بود. یک زندگی جیمزباندی برای پروتاگونیست پرسونا ۴ منحصربهفرد است. مبارزه با شیاطین بزرگ و ترسناک، رسیدگی به تمام مسئولیتهای اجتماعی و رویارویی با پایان جهان؟ نه ممنون. جهان پرسونا بسیار زیبا و چشم نواز است و گذشتن از خیر آن امری دشوار. پس شما میخواهید در آنجا زندگی کنید بدون اینکه در خطر قربانی شدن توسط یک بیماری اهریمنی یا تجربه یک تراژدی که زندگی شما را زیرورو میکند قرار بگیرید. بهترین گزینهٔ برای شما داروساز است. بله چند شخصیت نوجوان مرتباً از داروخانه تان بازدید میکنند حتی وقتی بر روی داروهایتان تخفیف نگذاشتهاید. این نوجوانان چیزهایی را خریداری میکنند که نیازی به آنها ندارند مثل غذای سگ برای به انجام رساندن یک مأموریت جانبی و آنها ممکن است آیتمهای روزمره مثل دهان شویه و مسکن بخرند که فروش آنها به افراد زیر سن قانونی ممنوع است. با تمام این حرفها بهترین بخش کار این است که آنها به شما آیتمهای به دردنخور مانند پر نمیفروشند و کالاهای تازه از راه رسیدهتان را میخرند و به شما نمیگویند «ما مدل بهتری از آن را در یک سیاهچال پیدا کردیم».
نقطهضعف: روز تعطیل ندارید
۲. دانشآموز دبیرستانی – سری Yakuza
اولین حضور: Yakuza – ۲۰۰۶
مانند همتای واقعیاش کابوکیچو، کاموروچو مکانی خطرناک است. بالاخره اینجا منطقهٔ سرخ توکیو و یکی از قرارگاههای یاکوزاست اما هزاران نفر در امنیت کامل منازلشان در این بخش از شینجوکو قدم زدهاند و به انجام فعالیتهای مختلف مشغول شدهاند. یاکوزا برنامه مجازی توریستی فوقالعادهای است و به همین دلیل است که من باور دارم سگا تصمیم گرفت یاکوزا ۵ را در بازارهای بینالمللی عرضه نکند تا یکوقت خارجیها با سوی تاریک ژاپن بیش از حد آشنا نشوند. سؤال مهم این است که چه کسانی میتوانند با امنیت در کاموروچو گشتوگذار کنند؟ بی شک قهرمانان داستان نه زیرا لاتها و خلافکارانی که دنبال دردسر میگردند به طور تصادفی سر راهشان سبز میشوند. همه میخواهند دانشآموز دبیرستانی ژاپنی باشند حتی ژاپنیها. شما متوجه میشوید دبیرستانیهای فراوانی در کاموروچو شب و روز آزادانه پرسه میزنند. پلیس به آنها نمیگوید به خانهشان بازگردند، یاکوزا کاری به کارشان ندارد. آنها میتوانند در میدان تئاتر، آرکیدهای سگا و برج میلینیوم دور هم جمع شوند و از مناظر توکیو لذت ببرند. آنها حتی ممکن است شاهد درگیریهای خیابانی نیز باشند.
نقطهضعف: آماده باشید تا یک حرف را دائماً تکرار کنید یا عکستان را در بلاگ فردی مشکوک پیدا کنید زیرا باعث الهام او شدهاید.
۱. تحلیلگر تحقیقات Abstergo Entertainment – سری Assassin’s Creed
اولین حضور: Assassin’s Creed 4 – 2013
یوبیسافت دیوار چهارم را میشکند: سازمان شرور بازیاش یک کمپانی بازیسازی تأسیس میکند. Abstergo Entertainment یکی از زیرگروههای Abstergo Industry برنامه واقعیت مجازیای را ساخته است تا بر روی بازی ویدئویی و فیلم سینمایی تاریخی که قصد ساختشان را دارد تحقیق کند و آنها به شمای تازهکار نیاز دارند تا زندگی یک دزد دریایی انگلیسی را تجربه کنید. در اصل کار شما خطرناک است. شما بدون اینکه بدانید دارید نقش یک جاسوس دوجانبه را بازی میکنید که بین دو سازمان مخفی گیر افتاده است. فکر کنم بیگانگان فضایی نیز در این بازی نقش دارند. هرچند یکی از مزایای این شغل این است که همه از شما عذرخواهی میکنند اتفاقی که در یک اداره واقعی رخ نمیدهد و از سوی دیگر شما هرگز نخواهید دانست ترس از آخرالزمان در سال ۲۰۱۲ رویدادی واقعی بود. گاهی اوقات ندانستن خوب است.