چندی پیش زن جوانی هراسان به یکی از کلانتری‌های تهران مراجعه کرد و گفت: «برای خرید خودرویی به‌صورت شرایطی نیاز به پول داشتم، بنابراین به طلافروشی محل رفتم و طلاهایم را به مبلغ ۲۵ میلیون تومان فروختم. قصد داشتم این پول را به همسرم که در یکی از میدان‌های جنوبی تهران بود، برسانم. پس از خروج از طلافروشی در خیابان منتظر تاکسی بودم که یک خودروی سفیدرنگ مقابلم توقف کرد. به دلیل عجله‌ای که داشتم، سوار شدم. اما در میان راه، راننده با تهدید چاقو پول‌هایم را گرفت. ابتدا قصد داشت مرا برباید، اما وقتی گریه‌هایم را دید، منصرف شد و مرا پیاده کرد.»
با ثبت این شکایت، پرونده‌ای در دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را آغاز کردند. آن‌ها با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته اطراف طلافروشی، صحت اظهارات شاکی را تأیید کردند.
در ادامه، مأموران با اقدامات اطلاعاتی، پلاک خودروی متهم را شناسایی و صاحب آن را بازداشت کردند. اما وی مدعی شد که روز حادثه، خودرو در اختیار یکی از آشنایانش به نام میلاد بوده است. با ردیابی‌های فنی و مخابراتی، مخفیگاه متهم شناسایی شد، اما مشخص شد که او پس از ارتکاب جرم، با همان خودروی سفیدرنگ متواری شده و دیگر به خانه‌اش بازنگشته است.
پس از تعقیب و مراقبت‌های نامحسوس، مأموران موفق شدند متهم را در نزدیکی محل سکونتش شناسایی و در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کنند.
متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی، در بازجویی‌ها اعتراف کرد: «در خیابان بودم که زن جوانی را دیدم که با پاکتی از طلافروشی خارج شد. توقف کردم و وانمود کردم که تاکسی هستم. پس از سوار شدن او، با تهدید چاقو پولش را گرفتم. قصد آدم‌ربایی نداشتم و فقط می‌خواستم او را در خیابانی که دوربین ندارد، پیاده کنم.»
با این اعترافات، مأموران تحقیقات تکمیلی خود را برای کشف زوایای پنهان پرونده آغاز کردند. متهم اکنون در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
