حقایقی در مورد استایل مردان که شما را شوکه خواهد کرد
این مقاله با ما همراه باشید تا حقایقی عجیب و جالب درباره استایل مردان را با هم مرور کنیم!
مردان، مصرفکنندگان اصلی لوازم آرایش
میکاپ نقش مهمی در سبک زندگی مردان در فرهنگهای باستانی داشته است. این قضیه به ده هزار سال قبل باز میگردد. مردان قبیلهای برای استتار خود در هنگام شکار حیوانات و در هنگام نبرد برای ترساندن دشمنان، بدن خود را رنگ میکردند. این کار هیچ جنبه زیبایی نداشته و کاملا کاربردی بوده است. بعدها در حدود 4000 سال قبل از میلاد پادشاهان مصر و فرعونیان آرایشهای سنگینی بر روی چشمهای خود انجام میدادند. پادشاه توتانخامون و افرادش در دوران سلطنت او از سایههای چشم سبز استفاده میکردند زیرا معتقد بودند رنگ سبز خدایان آفتاب و آسمان را فرا میخواند. مردان ژاپنی و چینی 3000 سال قبل از میلاد مسیح از لاک ناخن برای نشاندادن وضعیت اجتماعی بالاتر خود استفاده میکردند. مواد تشکیلدهنده لاکها تخممرغ، ژلاتین و آدامس عربی بود. رومیها برای پنهانکردن طاسی زودرس علاوه بر صورت خود، بالای سرشان را نیز رنگ میکردند. آنها همچنین به صورتهای خود پودر میزدند تا چهرههایشان روشن شود. این کار منطقی و آشنا به نظر میرسد زیرا آنها میخواستند یک قدم بالاتر از یک فرد متوسط به نظر برسند!
رفتن تا پای مرگ برای زیبایی!
تا 100 الی 200 سال پیش مردم نمیدانستند چگونه با زخمهای حاصل از اصلاح کنار بیایند و سرانجام عفونتها منجر به مرگ آنها میشد. جان ثورو برادر هنری دیوید ثورو ( فیلسوف و نویسنده انگلیسی) پس از بریدن پوست خود و ابتلا به بیماری تریسموس در سال 1841 درگذشت. سرنوشت مشابهی برای لرد کارنارون نیز وجود داشته است. لرد کارنارون که بهخاطر قدمگذاشتن به معبد توت عنخ آمون، فرعون مصر، مشهور بود، بهدلیل عفونت ناشی از زخم اصلاح در سال 1923 درگذشت. در حال حاضر مردان با حلشدن این مشکل بسیار خوششانس به نظر میرسند.
در قرن 19 یقههای سفت و جداشدنی بههمراه 2 یا 3 دکمه برای مردان اختراع شد که ترند آن سالها بود و آقایان از آن بهعنوان لوازم جانبی مد در حضور جنتلمنها استفاده میکردند که مقرونبهصرفه نیز بود زیرا نیازی نبود که لباسهایشان را هر روز عوض کنند. اما مشکل بزرگ این یقهها چه بود؟ این یقهها بهقدری سفت به دور گردن بسته میشدند که گردش خون را تحتتاثیر قرار میدادند و بهمعنای واقعی کلمه مردان را خفه میکردند. به همین دلیل لقب “قاتل پدر” را به خود گرفته بودند.
علاقه مردان به گل و لباسهای گلدار!
ژولیوس سزار و اسکندر مقدونی علاقه زیادی به انواع گل داشتند. اسکندر مقدونی گلهای رز مخصوص خود را پرورش میداد و آنها را به کشورهایی که فتح میکرد، معرفی مینمود. در آن دوران گلها سمبل زیبایی، زندگی و شکنندگیها بودند. رومیان باستان از گلها و بهطور خاص گل رز برای مراسم مذهبی استفاده میکردند و معتقد بودند بوییدن گلها، آنها را به خدایان نزدیک میکند. تاریخ بهطور قطع نشان میدهد که گلها مردانه بودند؛ بنابراین از طرحهای گلگلی در پیراهن، کراوات یا جیب خود نترسید! برای این تابستان هم پیراهن های گلدار جزی از استایل مردان بودند.
صورتی در اصل رنگی مردانه!
در گذشتهای نهچندان دور صورتی رنگی مردانه بوده و نسخه کمرنگ قرمز به حساب میآمده است. این رنگ ارتباط عمیقی با جنگها داشته است. مردان در قرن 18 لباسهای صورتی و بهویژه لباسهای ابریشمی صورتی گلدوزیشده به تن میکردند. این مردان بسیار قدرتمند و مورد احترام بودند. در اوایل قرن نوزدهم میلادی لباسهای صورتی قسمت مهمی از کمد لباس مردان جوان بود. چه چیزی باعث این تغییر چشمگیر در ادراک مردم شد؟ میتوان شرکتهایی را عامل این تغییر دانست که در دهه 1960 میلادی لباسهای کودک با جنسیت خاص تولید میکردند. آنها لباسهای آبی را مخصوص پسرها و لباسهای صورتی را مختص دخترها معرفی میکردند. اگر جنسیت بچه اول با بچه دوم متفاوت میبود، والدین مجبور میشدند برای بچه دوم خود لباسهای جدیدی را تهیه کنند. پس از آن ترند “صورتی برای دختران” رواج پیدا کرد. خوشبختانه این روزها میبینیم که رنگ صورتی جایگاهش را در استایل مردان پیدا کرده است.
مردان استفادهکنندگان اصلی جواهرات
مردان در طول تاریخ جواهراتی مشابه جواهرات زنان امروزی میپوشیدند. این امر بهویژه در دوره رنسانس نشانگر ثروت و قدرت بود. جواهرات مردانه نهتنها طلا که سنگهای قیمتی، یاقوت، مروارید و سایر سنگها را شامل میشد. پادشاهان گردن خود را با مروارید میپوشاندند. آنها لباسهای بنفش رنگ که نشانگر سلطنت بود، به تن میکردند. گوشوارهها نیز بسیار متداول و مد روز بودند. هنری هشتم یکی از مشهورترین پوشندگان جواهر بود. او در پرتره مشهورش که توسط هانس هولبین به تصویر درآمده، دارای یک گردبند درخشان پر از جواهر است. همچنین یاقوتهایی در جلوی لباسش دوخته شده و تعدادی انگشتر نیز در دستانش است. امروزه اعضای خاندانهای سلطنتی مانند شاهزاده ویلیام به این سبکها علاقهای ندارند و به طور کلی جواهرات از استایل مردان کنار گذاشته شده است.
پیراهنهای بلند مردانه تا 100 سال قبل
در زمانهای نهچندان دور راحتترین لباس برای کودکان پیراهن بوده است، زیرا استفاده از دستشویی را برای آنها آسانتر میکرد. به همین دلیل تا 100 سال پیش، پسران تا سن 6-7 سالگی مانند دختران پیراهن به تن میکردند. همچنین اولین کوتاهی مو را در این سن تجربه میکردند. پیراهنها به رنگ سفید بودند، زیرا پنبه سفید قابلیت سفید شدن داشت و با پوشک بچهها جور در میآمد. آن لباسها کاملا بدون جنسیت خاص بودند.
آغاز پوشیدن کفش پاشنهبلند توسط مردان
آیا میدانستید نقاشیهای دیواری مصر باستان افراد خاص جامعه و مردان قدرتمند را با کفشهای پاشنهبلند به تصویر درآوردهاند؟ دلیل پوشیدن کفشهای پاشنهبلند مشابه پوشیدن جواهر و برای جدا کردن خود از طبقههای پایین جامعه که پابرهنه راه میرفتند، بود. پاشنهبلندها در مناسبتهای تشریفاتی پوشیده میشدند. اما آنها بیشتر برای قصابهای مصری که میبایستی بر روی لاشههای خونین راه میرفتند، کاربردی بودند. وقتی به پاشنهبلندهای امروزی نگاه میکنیم، تشخیص اینکه آنها برای راحتی مردان هنگام سوار شدن بر روی اسب ساخته شده بودند، سخت است. همچنین پاشنهبلندها در قدیم ظاهری متفاوت و پاشنههایی بلندتر داشتند!
مردان خودشیفتهتر هستند!
طبق نظرسنجی Avaj ( فروشگاه اینترنتی در انگلستان) که از 1000 زن و مرد انجام شد، مردان در طول روز 23 بار و زنان 16 بار خود را در آینه برانداز میکنند. اما تفاوت زیادی میان چککردن مردان و زنان وجود دارد. زنان اکثرا این کار را برای بررسی عدموجود چیزی در جایی ( مانند مو روی لباس یا لکههای آرایش) و مردان برای تحسین بیشتر خود انجام میدهند. مردان بهطور متوسط روزانه ده دقیقه را به چککردن بازوها، پاها، چشمها و موهای خود میگذرانند که برابر با 6.5 روز در سال است. همچنین بر اساس تحقیقات انجامشده مردان نسبت به زنان گرایش بیشتری به خودشیفتگی دارند.
لباسهای بیشتر باعث میشود باهوشتر به نظر برسید
طبق مطالعه روانشناسی انجامشده در دانشگاه ییل و نورث ایسترن، نحوه لباسپوشیدن بر درک و شهود افراد تاثیر میگذارد. با پوشاندن (نشاندادن کمتر گردن و سینه، پرهیز از شلوارک و پیراهن بدون آستین) افراد میتوانند بهجای دیدن شما بهعنوان یکی شی، روی کلمات و افکار شما تمرکز کنند. شاید کمی سطحی به نظر برسد ولی بهطور مثال موقعیتی را تصور کنید که سوار اتوبوسی هستید ولی نمیدانید ایستگاه مورد نظر شما کجاست. بغل دستی شما که شلوارک و تیشرت سفید ساده پوشیده به شما میگوید که ایستگاه مورد نظر شما دو ایستگاه بعد است. اما مردی خوشلباس در پوششی اداری به شما میگوید که باید در ایستگاه بعد پیاده شوید. شما تمایل خواهید داشت که به توصیه مرد دوم اعتماد کنید، چون مرد دوم پوشش بهتری دارد. این نشاندهنده عقاید و کلیشههای از پیش ساختهشده در ذهن مردم است و توسط جامعه به افراد القا شده است.