رسانهها خبر دادهاند که قرار است سریال ژاپنی «اوشین»، که در دهه شصت خورشیدی با نام «سالهای دور از خانه» در ایران پخش میشد، مجددا از شبکه تماشا پخش شود.شخصیت اصلی این سریال، که شبکه اناچکی ژاپن آن را در سال ۱۹۸۳ تولید کرد، زنی با نام «اوشین تانوکورا» است که در کهنسالیاش خاطرات زندگی سختش را از زمان کودکی تا بزرگسالی تعریف میکند.براساس فیلمنامه، اوشین در سال ۱۹۰۷ و زمانی که هفت ساله بود، به اجبار پدرش برای پرستاری از یک نوزاد به منزل خانوادهای متمول فرستاده میشود تا حقوقش را خرج خانواده فقیرش کند. با وجود آزار و اذیتهای فیزیکی و لفظی فراوان که از سوی خدمتکار ارشد آن خانه به اوشین تحمیل میشد، او اصرار داشت که بهخاطر حمایت از خانوادهاش تمامی این مصیبتها را تحمل کند و حتی از ادامه تحصیل هم انصراف داد.
در ادامه سریال، در دوران نوجوانی و بزرگسالی هم اوشین به انجام مشاغل سخت و طاقتفرسا در شهرهای دیگر مجبور میشود و حتی پس از ازدواج، در زمان بارداری، فرزند دومش را بهدلیل فعالیت سخت در زمین کشاورزی و غذای کم از دست میدهد.
سریالی که همزمان با وقوع یک حباب اقتصادی و پس از رکود طولانی اقتصاد و سقوط شدید بورس در این کشور پخش شد و بهسرعت از آن استقبال شد، نمادی از سادهزیستی در برابر مصرفگرایی پر زرقوبرق اقلیت ثروتمند آن دوران بود.
در ایران نیز پخش سریال اوشین همزمان با دوران سخت دفاع علیه حمله عراق به ایران پخش شد. در آن دوران نیز وضعیت اقتصادی ایران خوب نبود و به دلیل جنگ و هزینههای بالای آن اقلام ضروری کوپنی شده بودند. در کنار آن و بهدلیل بمباران پالایشگاههای ایران از سوی ارتش عراق، توزیع نفت در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران در سرما و زمستان متوقف شد و درنتیجه چنین شرایطی ایرانیها با اوشین بهدلیل مشکلات تمامنشدنیاش احساس همدردی میکردند.
تاثیر فرهنگی سریال اوشین در آن دوران برای ایرانیان چنان بود که فروشگاههای لباس دست دوم با نام «تاناکورا»، که از نام خانوادگی اوشین گرفته شده بود، در شهرهای مختلف ایران افتتاح شد.
دو دهه بعد از پخش سریال اوشین، مجله عامهپسند خانواده سبز در ایران درباره میزان نفوذ آن بر افکار شهروندان ایرانی نوشته بود: «در آن سالها اگر مردمان منطقهای از شهر از ترس بمباران به حاشیههای شهر پناه میبردند و نمیتوانستند اوشین را در خانه ببینند از تلویزیونهای کوچکی که با باتری ماشین کار میکرد استفاده میکردند. تلویزیونهایی که حسابی خریدار پیدا کرده بود و یکی از دلایل اصلی آن سریال سالهای دور از خانه بود. خیلیها آن زمان با این سریال همزادپنداری میکردند و زمانی که سریال به دلتنگیهای اوشین میپرداخت و او گریه میکرد، بینندهها هم با او گریه میکردند.».
اما اکنون با وجود آنکه ژاپن با تولید ناخالص داخلی حدود ۹.۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ به سومین اقتصاد بزرگ و برتر دنیا بدل شده است و مانند بسیاری از کشورهای دیگر انتشار برنامههای امیدبخش و شادیآفرین را جایگزین سریالهایی مانند اوشین کرده، که قناعت و تحمل رنج و سختی در آنها نوعی فضیلت محسوب میشد. به نظر میرسد اکنون در ژاپن این سریال نتواند آنگونه که در آن سالها گل کرد، در صورت پخش مجدد بیننده خاصی داشته باشند. ژاپن طی این چند دهه بسیار تغییر کرده است.
وضعیت اقتصاد در ایران اما چندان جالب نیست. هرچند به نسبت دهه شصت تغییرات اساسی در زندگی مردم رخ داده اما همچنان اقتصاد ایران با تورم بالا دست و پنجه نرم میکند و فارغ از آن تجربه در ۲ دهه اخیر نشان میدهد آثار ژاپنی و شرقی از جایگاه خاصی نزد مخاطب ایرانی برخوردار است و هنوز نامهایی مثل اوشین، اوتارو، هانیکو و لینچان از حافظه جمعی آنان پاک نشده است.
پس شاید بازپخش دوباره سریال اوشین پس از سی سال هنوز برای مردم جذاب باشد. کما اینکه از چند روزی که از بازپخش این سریال میگذرد، توانسته است به رتبههای بالای سرچ ایرانیان بدل شود. بارها ساعت پخش و تکرار این سریال در این چند روز ترند شده است.