مشکلاتی که بعد از طلاق به سراغتان می آید!
بعد از طلاق چه مشکلات و دردسر هایی به وجود می آید؟
یکی از ناهنجاریهای اجتماعی بحث طلاق است که منجر به بروز مشکلاتی در خانواده می شود. احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، اعتیاد، فساد اخلاقی و … از مشکلاتی است که احتمالا بعد از طلاق به سراغ زوج هایی بیایید که زندگی مشترک خود را از دست داده اند. در این بخش از باتو به مسائل و دردسرهای بعد از طلاق و چگونگی جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی خواهیم پرداخت.
بسیاری از افراد که طلاق گرفته اند از نظر روحی و روانی افت شدید می کنند و با از دست دادن اعتماد به نفس نسبت به قبل ، توانایی مدیریت زندگی خود را ندارند.
با گسترده شدن زندگی شهری لزوم پرداختن به مسائل بعد از طلاق و مدیریت اتفاقات بعد از آن مخصوصا در میان جوانان بیش از پیش احساس می شود. بر اساس مطالعات جامعه شناختی، طلاق فرآیندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد در صد اتفاق نمی افتد و صرفا این مسئله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسائل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.
اغلب افرادی که طلاق گرفته اند ، توانایی کافی در خود برای ازدواج مجدد نمی بینند . واکنش افراد بعد از متارکه متفاوت است .مردها ، طلاق را یک حادثه ناگهانی می دانند و زنان ، نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی . شاید به همین علت ، زنان احساسات منفی کمتری درباره طلاق خود دارند اما این مسئله تنش بیشتری در آنها به وجود می آورد.
مشکلات بعد از طلاق
تبعات منفی طلاق برای زوجین مشکلاتی ایجاد می کند ، افراد کمی می توانند بعد از طلاق زندگی عادی و روزمره خود را از سر گیرد. حداقل تا مدتی از نظر روانی، اجتماعی و … درگیر خواهد بود. طلاق پیامدهای اجتماعی، روانی، امنیتی، مالی، عاطفی، جنسی و … زیادی را در پی دارد.
حس گناه
احساس گناه یکی از مباحث مهمی است که تقریبا در همه افرادی که از همسرشان جدا شده اند، دیده می شود.حس گناه نسبت به قربانی شدن فرزندان در این رابطه که خوشبختی آنها دستخوش تغییر خواهد شد و آینده از نظر ازدواج، تحصیل و … دچار مشکل می شوند، وجود دارد. از طرفی فرد احساس گناه نسبت به خود دارد که چرا وارد این رابطه شده است. گاه مردان از سر لجبازی اجازه دیدار فرزندان را با مادرشان نمی دهند.
این اتفاق مشکلات بسیاری از نظر عاطفی برای زنان ایجاد می کند و احساس گناه را چند برابر خواهد کرد.چرا که مادر از ابراز حس مادرانه خود منع می شود و به دلیل دور افتادن از فرزندان بنابر شرایط نامساعد زندگی مشترک ، مشکلات بسیاری به وجود می آید.
ناامیدی و افسردگی
یکی از مسائل مهمی که بعد از طلاق برای هر دو طرف اتفاق می افتد حس ناامیدی و افسردگی از شکست در یک رابطه می باشد که زمان زیادی برای آن صرف شده است.
دوگانگی نقش
نگهداری از فرزندان به تنهایی و بدون حضور پدر و یا مادر کار دشواری است. مثلا مردها برای امرار معاش و حل مسائل اقتصادی خانواده ، اغلب بیرون از منزل به سر می برند و فرصت کمتری برای بودن در کنار فرزندان دارند . خانمها نیز به تنهایی نمی توانند هم نقش مادر و هم نقش پدر را ایفا کنند.
هیچ کدام قادر نیستند نقش دیگری را برای فرزند بازی کنند . چنین کاری بسیار دشوار و در عمل ممکن نیست . مثلا وقتی پدر فرزند را تقبل می کند،چگونه می تواند هم ماموریت کاری خود را انجام دهد و هم به غذا و درس و مشق فرزندش رسیدگی کند؟
ترس از آینده
مبهم شدن و ترس از آینده برای هر دو جنس نیز مشکلی است که بعد از طلاق دیده می شود. البته این حالت بیشتر در زنان مشهود است. مثلا این که در مورد مسائل اقتصادی چه کار باید انجام دهند؟ یا اگر فرزند و فرزندانی هم وجود داشته باشند، چگونه قرار است از آنها نگهداری شود؟
اختلال در الگو پذیری فرزندان
همان طور که می دانید الگوی یک پسر معمولا پدر است و برای دختر نیز مادر ، وقتی مادر حضانت فرزند پسر را بر عهده می گیرد در همانندسازی پسر با پدری که حضور ندارد دچار اختلال خواهد شد یا همینطور زندگی دختر با پدر ، قطعا چنین دخترانی هنگام رسیدن به سن بلوغ دچار مشکل خواهند شد چرا که مسائل بلوغ خود را با پدر مطرح نمی کنند.
اگر هم مطرح کنند، کاری از دست پدر بر نمی آید. در یک خانواده از هم گسیخته بعضی از یادگیری ها، به خصوص یادگیری های جنسیتی ، مسیر خود را به درستی طی نمی کنند و اغلب فرزندان نیز از این شرایط ابراز نارضایتی می کنند.
قطع ارتباط عاطفی
یکی از آسیب های طلاق ،قطع ارتباط عاطفی با جنس مخالف است. در این شرایط ممکن است ازدواج دوباره تکرار نشود و احتمال شکل گیری رابطه های خارج از عرف وجود دارد که زمینه را برای مشکلات بعدی مهیا می کند.
در این شرایط چنانچه در نمناک گفته شد مردان با عدم تمایل به ازدواج مجدد ،با پیدا کردن دوست و … بمی خواهند نیازهای جنسی خود را برطرف کنند و زنان عمدتا به دنبال مردی هستند تا مسائل عاطفی آنها را پوشش دهد.
وقتی برای برطرف کردن نیازهای عاطفی دوستی اتفاق می افتد، ناخودآگاه روابط زناشویی هم برقرار می شود که راه را برای فساد اخلاقی هموار می کند. گاهی هم ازدواج های شتاب زده صرفا برای جلوگیری از تنهایی دیده می شود که این نوع از ازدواج ها می تواند موجب طلاق بعدی شود و تبعات آن هم برای افراد بسیار سنگین است.
حس تعارض
احساس تعارض بعد از طلاق در هر دو نفر ایجاد می شود . مثلا زن یا مرد بعد از طلاق به خوبی های یکدیگر فکر می کنند. گاهی هم با احساس نفرت ، فقط مشکلات و بدی ها را مرور می کنند. دو نظر متضاد این کشمکش ذهنی را پدید می آورند که آیا واقعا طلاق درست بوده یا نه؟ چون زن یا مرد نمی توانند این دو وجه را یکپارچه کنند.
اختلال در مدیریت خانواده
اختلال در نحوه مدیریت زندگی ایجاد می شود که می تواند منجر به تغییرات روانی شدیدی در هر دو طرف گردد .درگیری های لفظی خانوادگی، اقتصادی و … باعث از بین رفتن روحیه در فرد می شود . مثلا اگر مرد مهریه سنگینی پرداخت کرده یا قرار است پرداخت کند ، باید فشار مالی زیادی را تحمل کند.
از سوی دیگر این که فرزندان قرار است کجا بمانند و با کدام والد زندگی کنند نیز فشار زیادی به هر دو طرف وارد می کند. مدیریت چنین شرایطی بسیار سخت است و این حس را به طرفین طلاق می دهد که زندگی کاملا از دست آنها خارج شده است.
اصولا مردها کمتر در مورد این مسائل با دیگران صحبت می کنند و حتی تمایلی هم به مشاوره ندارند و همین موارد می تواند از نظر روانی و جسمی تاثیر منفی داشته باشد.
مشکلات ازدواج مجدد
ازدواج مجدد به خصوص با داشتن فرزندان مشکلات دیگری را اضافه می کند.در صورتی که طرف مقابل نیز فرزند داشته باشد ،ادغام فرزندان با یکدیگر، اختلاف نظرها و حضور نامادری و ناپدری در خانه جدید ممکن است مشکلات عدیده ای با خود به همراه آورد. در برخی از شرایط اگر فرزند هم نداشته باشد ، و حرف درست و منطقی بزند این طور قلمداد می شود که اشتباه می گوید و چون نتوانسته با همسر قبلی زندگی کند حتما مشکلی دارد.
دخالت خانواده ها بیشتر می شود
در جامعه ما خانم ها بیشتر از آقایان از طلاق دچار آسیب می شوند .در ایران به دخترهای مطلقه با دید دیگری نگاه می کنند. خانواده ه سعی می کنند از دختر مطلقه خود ، حفاظت کنند. در واقع با دخالت در تصمیم گیری از سوی والدین و برادرها ، دختر ها را با مشکلاتی رو به رو می سازند.
آنها با دخالت در تعیین مکان زندگی دختر ، یا کنترل رفت و آمد و … باعث می شوند قدرت حرکت و ورود به زندگی اجتماعی از یک زن سلب شود. زنی که سال ها زندگی به سبک خودش داشت، دوباره باید به گذشته برگردد و از سبک و سیاق خانواده خود اطاعت کند.
کاهش فرصت ازدواج
فرصت ازدواج مجدد کمتر می شود .در جامعه امروزی ما ، فرصت ازدواج برای دخترها بسیار پایین آمده و سن ازدواج نیز بالا رفته، چه رسد به خانمی که طلاق گرفته و فرزندی هم دارد. فرصت ازدواج برای چنین افرادی به شدت کمتر می شود.
افزایش میزان بدبینی
بدبینی در زوجین بعد از طلاق مشاهده می شود اما این عارضه در مردان شدیدتر است.این بدبینی در ازدواج مجدد آنها بسیار تاثیر می گذارد و انتخاب را سخت تر می کند.
تنهایی آزار دهنده
زندگی کردن به تنهایی برای خانمها مسئله ای آزاردهنده می باشد . تنها ماندن در یک خانه یا آپارتمان می تواند باعث ناراحتی، ترس و … شود. همچنین خانم هایی که شاغل نیستند مشکلات بسیاری در تامین هزینه های زندگی و اجاره یا خرید یک جا دارند.
طبیعی است که چنین فردی مجبور به بازگشت و زندگی در خانه پدری می شود . حال با داشتن فرزند این مشکلات دوبرابر می شود و واقع حریم خصوصی او تخریب خواهد شد. حتی دیده می شود در صورتی که خانواده قادر از نظر مالی قادر به پذیرش دختر خود نباشند ، دختری که طلاق گرفته بر آنها تحمیل می شود.
احساساتی بودن برابر با مشکلات روانشناختی و جسمانی بیشتر
احتمال ابتلای خانم های احساساتی و عاطفی تر به مشکلات روانشناختی و جسمانی بیشتر می شود این مشکلات در تعاملات و ارتباطات بعدی خانم در محیط خانه و جامعه ایجاد مشکل می کند.
دیدگاه منفی و آزار دهنده مردم
مردم دیدگاه خوب و مثبتی به مرد و یا زن مطلقه ندارند البته این مورد نسبت به خانمها بیشتر است . مثلا زنان فامیل همسر خود را از خانم های طلاق گرفته دور نگه می دارند ، از نظر آنها شاید خانم مطلقه قصد سوئی داشته باشد. این دیدگاه منفی برای مردان هم وجود دارد اما نسبت به برای زنان بیشتر است.
دشوار شدن تفریح برای خانم ها
تنها شدن زنان در تفریحات او هم اثرگذار است. به طور مثال مسافرت به تنهایی برای خانمها دشوار می شود چرا که معمولا هتل ها از پذیرش خانم مجرد امتناع می کنند ، در صورت رزرو اتاق نیز شرایط ایمنی مکان برای یک خانم مورد سوال است.
افزایش میزان آسیب
هر دو نفر در طلاق آسیب می بینند، اما خانما معمولا صدمه بیشتری از طلاق می بینند .به همین دلیل در مشاوره قبل از ازدواج بر شناخت کافی از یکدیگر تاکید بسیار می شود تا از وقوع چنین پدیده های نابسامان و مخربی در خانواده ها جلوگیری شود.